کمپرسور در صنعت صدا
کمپرسورها از ابزارهای مهم و کاربردی در فرایند میکس هستند که برای کاهش و کنترل روی داینامیک رنج مورد استفاده قرار می گیرند. این ابزار به ما کمک می کند تا با تنظیم پارامترهای مختلف آن، صدایی نرم را همراه با شدت صوت بالا داشته باشیم. به زبان ساده، ما با اعمال کمپرسور سیگنال های ورودی را وارد کانالی می کنیم که با تعیین مقادیر مشخص، میزان بزرگی یا کوچکی مسیر عبور سیگنال ها مشخص می شود و از این طریق از عبور سیگنال های هارش و نامطلوب جلوگیری می کنیم. در واقع با استفاده صحیح از کمپرسور بیشینه سطوح کنترل می شوند و متوسط بلندی صدا حفظ می شود. این فرایند با رفع فرکانس های تیز و صداهای زننده موزیک را در حالتی مطلوب قرار داده و به آن جلا می دهد. در این مقاله قصد داریم تا به برخی از اصول کار با کمپرسور، انواع کمپرسور ها و نکات قابل توجهی در رابطه با این مبحث بپردازیم.
کمپرسورها برای انجام تغییرات ظریف و زیرکانه بر روی یک آهنگ به کار می روند تا صدای آن را بدون اضافه کردن دیستورشن، طبیعی تر و شفاف تر کنند. به علاوه، بسیاری از کمپرسور ها – هم به صورت نرم افزاری و هم به صورت سخت افزاری – دارای امضای صوتی منحصر به فرد خود می باشند و رنگ و داینامیک خاصی به آهنگ شما می بخشند. نکته قابل توجهی که وجود دارد این است که کمپرس کردن بیش از حد موزیک می تواند نتیجه ای برعکس بدهد و جزئیات صوتی موزیک شما را خفه کند. بنابراین درک مناسب از اصول کار با کمپرسور و شناخت پارامترهای مختلف آن، تا حد زیادی راه را برای شما هموار می کند.
کمپرسور در صنعت صدا
بسته به این که شما از چه کمپرسوری استفاده می کنید و همچنین این که کمپرسور شما به صورت نرم افزاری یا سخت افزاری می باشد، کنترل ها و پارامترهای متعددی وجود دارند که هر یک از آنها بخشی از رفتار کلی کمپرسور را بر عهده دارند. در این مقاله ما به توضیح و بررسی عملکرد هر یک از این پارامترها می پردازیم؛ ممکن است کمپرسوری که از آن استفاده می کنید شامل همه آنها نباشد، اما دانستن اینکه هر یک از آنها چه وظیفه ای را بر عهده دارند به شما کمک می کند تا با راحتی و اطمینان بیشتری از آنها استفاده کنید.
کنترل Threshold تعیین کننده آستانه سطحی است که کمپرسور در آن فرایند فشرده سازی را انجام می دهد. مقدار Threshold در واقع تعیین کننده این است که اگر سطح سیگنال های ورودی از حد تعیین شده فراتر بود، کمپرسور شروع به فشرده سازی کند. به عنوان مثال اگر Threshold را روی میزان منفی ۱۰ دسی بل تنظیم کنیم، تنها پیک سیگنال هایی که از این میزان فراتر باشند کمپرس می شوند.
پارامتر Knee نشان دهنده این است که نحوه کمپرس کردن سیگنال ها و تغییر وضعیت کمپرسور از حالت عادی به حالت فشرده به چه صورت انجام می گیرد. به طور معمول دو وضعیت کلی برای این پارامتر وجود دارد که با یک سوییچ می توان از بین آنها انتخاب کرد. این دو وضعیت عبارتند از Hard Knee و Soft Knee. البته کمپرسورهایی نیز وجود دارند که این قابلیت را به شما نمی دهند تا وضعیت های بین این دو را کنترل کنید. همانطور که در دیاگرام زیر مشخص شده است، Soft Knee نسبت به Hard Knee فرایند کمپرس کردن را به صورت ملایم تر و تدریجی تر انجام می دهد.
از دیگر ویژگی های کمپرسور می توان به Attack Time اشاره کرد. این پارامتر نشان دهنده زمانی است که طول می کشد تا سیگنال وارد سطح آستانه شده و به صورت کامل کمپرس شود. Attack Time های سریع معمولا بین ۲۰ تا ۸۰۰ میکرو ثانیه اتفاق می افتند و Attack Time های کند تر در زمانی بین ۱۰ تا ۱۰۰ میلی ثانیه قرار دارند و این موضوع به نوع، برند و قطعات داخلی کمپرسور بستگی دارد. بعضی از کمپرسورها واحد Attack Time را به جای زمان، به صورت دسی بل بر ثانیه نمایش می دهند که در اصل تفاوتی با هم ندارند. Attack Time های سریع ممکن است دیستورشن تولید کنند و یا موجب تغییر شکل موج فرکانسی در فرکانس های پایین بشوند. به عنوان مثال اگر یک سیکل در فرکانس ۱۰۰ هرتز ۱۰ میلی ثانیه طول بکشد، ۱ میلی ثانیه نیز می تواند موجب تغییر شکل موج و دیستورشن بشود.
کمپرسور در صنعت صدا
کنترل بعدی که مورد بررسی قرار می دهیم Release Time است. این کنترل دقیقا عملکردی مخالف Attack Time دارد و بیانگر زمانی است که طول می کشد تا سیگنال ها از حالت کمپرس شده خارج شده یا ضعیف و کم اثر شوند. زمان Release به طور قابل توجهی طولانی تر از زمان Attack می باشد و می توان سیگنال ها را مدت زمان بیشتری در وضعیت کمپرس قرار داد. همچنین Release Time نیز مانند Attack ممکن است با واحد دسی بل بر ثانیه نمایش داده شود. یکی از وظایف کمپرسور های عادی این است که Release Time را تا حد امکان کوتاه کند؛ بدون آنکه با فعال یا غیر فعال کردن آن افکت صوتی به وجود بیاید. به عنوان مثال، اگر Release Time دارای زمان کوتاهی باشد و کمپرسور در چرخه فعال و غیر فعال شدن قرار گیرد، سیگنال شما را (معمولا گیتار بیس و بیس درام) دچار نویز می کند و تاثیر ناخوشایندی روی صدا می گذارد.
Ratio در کمپرسور میزان میرایی و تضعیفی که باید روی سیگنال اعمال شود را تعیین می کند. Ratio ها دارای طیف گسترده ای می باشند که بازه آن بسته به نوع کمپرسور مورد استفاده تغییر می کند. اگر Ratio یک کمپرسور معادل ۱:۱ (یک به یک) باشد، هیچ تضعیفی صورت نمی گیرد و سیگنال بعد از ورود به محدوده Threshold به همان شکل باقی می ماند. اگر میزان Ratio را به مقدار ۲:۱ (دو به یک) تغییر دهیم، خواهیم دید که سیگنالی که پیش از Threshold دارای شدت صوتی ۲ دسی بل بود، به یک دسی بل کاهش می یابد و نصف می شود. هرچه این نسبت بیشتر شود میزان تضعیف سیگنال پس از Threshold نیز بیشتر می شود. این نسبت تا جایی ادامه می یابد که مقدار آن به بی نهایت میل می کند و نمودار کمپرسور، یک خط افقی را پس از اعمال Threshold به ما نشان می دهد.
عموما کمپرسورها به عنوان ابزاری برای قوی تر کردن سیگنال ها شناخته می شوند، در حالی که انجام فرایندهای فوق در جهت تضعیف سیگنال و کاهش صدا هستند. در اینجا کنترل دیگری به نام Output Gain یا Make-Up Gain به ما کمک می کند تا شدت صدای سیگنال ها را پس از فشرده سازی افزایش دهیم تا به حجم صدای مورد نظر خود دست پیدا کنیم. در بعضی دیگر از کمپرسور ها کنترل مشابهی تحت عنوان GR یا Gain Reduction وجود دارد که نشان دهنده میزان صدای تضعیف شده در واحد دسی بل است. هنگام کار با کمپرسور توجه به مقدار این کنترل بسیار مهم است؛ چرا که افزایش بیش از اندازه مقدار آن منجر به تولید دیستورشن می شود و خروجی نامطلوبی را به ما ارائه می دهد. در نهایت، هنگام کار با کمپرسور دقت بالا را در دستور کار خود قرار دهید و قضاوت را به گوش های خود بسپارید؛ در صورتی که فرایند کمپرس به درستی و با موفقیت انجام گیرد، میکس شما صدای بهتری خواهد داشت و داینامیک کلی موزیک شما بسیار زنده و فعال تر به نظر می رسد.